فرش ایرانی از قدیمیترین صنایع دستی در جهان و هنر فرشبافی ایرانیان یکی از وجوه اساسی و مولفههای مهم هنر ایرانی است؛ که شهرت و محبوبیت آن در جهان نشانه فرهنگ و تاریخ غنی آن بوده است.
از آنجا که اساسا هنر یک پارامتر مهم و تعیینکننده در فرهنگ یک ملت به شمار میآید؛ آثار هنری هر کشور هم جزو فرهنگ و معرف آن کشور در دنیا هستند. از این رو فرش ایرانی حداقل به گواه نقاشیهای بر جامانده از قرن یازدهم میلادی زینتبخش کاخهای بزرگ حکومتی در جهان و مایه فخر و شکوه هنردوستان مغرب زمین بوده است؛ حتی قدیمیترین فرش در جهان که «پازیریک» نام دارد، متعلق به دوره هخامنشیان میدانند.
ایران در بافت فرش از شهرت جهانی برخوردار است. فرش ایرانی از منسوجات سنگین برای تزئین یا مصارف خانگی و از اصلیترین ویژگیهای فرهنگ و هنر ایرانی و همچنین یکی از صادرات برجسته است.
فرش ایرانی جزء جدایی ناپذیر از فرهنگ و خانه ایرانی و از لوازم اولیه برای تبدیل یک مکان یا خانه به جایی برای سکونت است. شاید اصلیترین خصوصیت فرش و بهویژه فرش ایرانی این است که هر مکانی را به جایی برای نشستن، جمع شدن یا جانمایی سایر وسایل و لوازم تبدیل میکند و در واقع به خانه روح زندگی میبخشد. مثلا جای نشستن، جای سفره انداختن و حتی بالا و پایین مجلس را فرش به ما حکم و القا میکند.
بر همین اساس میتوان گفت استفاده از فرش در بین ایرانیان در ابتدا شاید جنبه زیرانداز و کفپوش داشته است؛ که البته این وجه استفاده از فرش ایرانی هم برخواسته از فرهنگ خانوادگی و جمعگرایی اقوام ایرانی است. اما تقلیل جایگاه فرش ایرانی بهعنوان هنری کمنظیر که ریشه در تاروپود اقوام مختلف ایران دارد به وسیلهای برای پوشش کف خانه، به دور از انصاف و غیر کارشناسی است؛ چرا که مصرف فرش ایرانی در خانواده و فرهنگ ایرانی از دیرباز تاکنون علاوه بر پوشش سطح خانه، کاربرد تزئینی داشته و بهعنوان رقیبی بینظیر در دنیای هنر که آثار باستانی را ایجاد میکند، برای تزئین استفاده میشود.
بافندگی فرش بخش مهمی از فرهنگ و هنر ایرانی است، که از سالهای بسیار دور در بین مردم عادی رواج داشته و نسل به نسل گردیده است، درحقیقت هنر فرش بافی و فرش ایرانی در کنار آثار هنری مانند شعر و ادب کلاسیک، موسیقی سنتی و نواحی، معماری ایرانی، هنر سفالگری و کاشیکاری و… از اصلیترین معرفهای فرهنگ ایرانی در بین جوامع و راوی هنرها و فرهنگهای ایرانی، سنتها ، مردم و شیوه زندگی اقوام مختلف ایرانی است.
فرش ایرانی همانند سایر آثار هنری فکری و تجسمی معرف فرهنگ ایرانی، با زندگی و آداب و رسوم ملی و تاریخی ایران گره خورده است. فرش ایرانی را تا حد زیادی میتوان آینه تمامنما نسبت به فرهنگ ایرانی و یک تابلوی تقریبا کامل از زندگی فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و تاریخی ایران دانست و در زمینه شناخت تاریخ و فرهنگ ایرانی از آن بهره برد.
لذا فرش ایرانی علاوه بر استفاده اولیه آن بهعنوان کفپوش، روشی ساده و مقرون به صرفه برای ایجاد تأثیر فوری در خانهها و حتی ادارات و مکانهای رسمیتر است، که از الگوهای جذاب هندسی گرفته تا نوارهای جسورانه و از سبکهای سنتی ساده گرفته تا فرشهای نرم، مجموعه گستردهای از تنوع و برای هرسلیقهای ساختهاند.
از دیگر ویژگیهای فرش ایرانی که باعث ماندگاری آن در خانه و فرهنگ ایران شده و آن را به جزء جداییناپذیر از زندگی ایرانی تبدیل کرده است، این است که فرش ایرانی به دلیل برخورداری از یک فرهنگ تجسمی متکثر و پویا، دارای این قابلیت است که خود را با خواست انسانهای دورههای مختلف فرهنگی از قدیم تا دوره صفوی و دوره قاجار و دوران معاصر تطبیق دهد و در دورههای مختلف تغییراتی در سبک و طراحی تجربه کرده است.
به عبارتی بافندگان فرش ایرانی ایدههای جدیدی را با سبکهای قدیمی خود ترکیب کردهاند و فرشی مطابق با سلایق روز ارائه کردهاند ؛ به همین دلیل شاهد نمود این هنر ایرانی در فرشهای ماشینی هم هستیم.
آگاهی به نمادها و سمبلهای فرش ایرانی که برخاسته از طبیعت و طبیعت دوستی ایرانیان و اساطیر ایرانی است، میتواند درک روشنتری را از این هنر و پیوند ناگسستنی آن با خانه و فرهنگ ایرانی بدهد. «نگاره گلتکه» ، «نگاره الماس»، «نگاره قچاق»،« نگاره پرنده»، «نگاره درخت بولوردی» و «نماد سواستیکا یا خورشید آریایی» برخی از نمادهای پرتکرار در فرش ایرانی دستباف و به تبع آن فرش ماشینی در ایران است که هر کدام برشی از زندگی و فرهنگ ایرانی را نشان میدهد.
آنچه اين هنر و نمادهای فرش ایرانی را از نسلي به نسل ديگر تا به امروز زنده نگه داشته و حتی به انواع فرش ماشینی در ایران هم وارد کرده است، ذوق و قريحه ايرانيها در خلق آثار بديع است.
خالق و طراح فرش ايرانی با آفرينش و دخل و تصرف در نقوش مختلف، در نهايت، طرحي دلپسند و زیبا ارائه میدهد، که در عین همخوانی با سلیقه روز مخاطب، اين نقوش و نمادها ارتباطي تنگاتنگ با طبيعت، فرهنگ محليها، آداب و رسوم، اسطورهها و عرفان و معنويت مردم ايران دارند. اين پيوند در فرشهاي ذهنيباف یا بدون نقشه ايلات و عشاير ملموستر است و در قاليهاي روستايي و فرشهای ماشینی بيشتر خود را در متن فرش پنهان ميكند.
نمادها در نقوش فرش ایرانی، خصوصاً در قاليهاي عشايري نزديكي زیادی به اصل خود دارند. هندسي بودن اين نقوش و در عين حال فقدان قرينهسازي و ذهني باف بودن این نمادها در نقشه فرش ایرانی، از تكراري بودن آنها در ذهن جلوگيري ميكند. در اغلب اين طرحها همه چيز بر محور آزادي، بيپروايي و تكاپوي جسارت آميز خيال میچرخد، كه بهنوعی نشانگر و برخاسته از فرهنگ ایلات ایران است.
نماد و «نگاره گل تکه» در اصل بهمعنای بز کوهی و در فرش ایرانی بهشکل یک هشت ضلعی نزدیک به بیضی است، که بیانگر شجاعت و سرسختی افرادی است که در کوهستانها زندگی میکنند.
«نگاره الماس» در شرق بیانگر مذهب است، که در فرش ایرانی بههمراه اشعههایی کشیده شده بهسمت بیرون بافته میشود.
«نگاره قچاق» بهمعنای قوچ است و در فرش ایرانی آن را به دو شکل تمام اندام و شاخهای قوچ میبافند.
«نگاره پرنده» که از نگارههای پرتکرار و پرطرفدار در میان بافندگان و مخاطبان فرش ایرانی است، در کل هنر و فرهنگ ایرانی جایگاهی شایان توجه دارد در ادبیات نیز بهشدت مورد توجه است. در ايران، گونههاي بسياري از پرندگان زندگي ميكنند كه تعدادي از آنها در نقوش و نمادهای فرش ایرانی جان دوباره ميگيرند. در اين ميان نماد سيمرغ به عنوان پرندهاي رازآميز كه گاه نماد وصل و گاه جايگاه ويژهاي دارد، در نقشه فرشهاي ايران، به شكلهاي گوناگون به كار رفته است.
«نگاره درخت بولوردی»، بیانگر صلابت، ایستادگی، سایهگستری و تواضع و ازجمله نقشهای انحصاری شهر شیراز در فرش ایرانی است، که طی سالهای اخیر در مناطق دیگری از ایران نیز مورد توجه و استفاده واقع شده و به تبع در نقوش و بافت فرش ماشینی در ایران هم وارد شده است.
«نماد سواستیکا» یا «خورشید آریایی» از کهنترین نقشهای ایرانی است که در ایران بهمنزله شادکامی و خوشبختی معنا میشود و این نما در فرش ایرانی را منشا و سرمشق بسیاری از طرحها و نمادهای دیگر میدانند.
بهطور کلی یکی از دلایل مهمی که در خانه هر ایرانی فرش یک کالای اساسی است و معمولا حرف اول را میزند این است که فرش ایرانی بهعنوان یکی از صنایع دستی مهم ایران، تبلور یادبودهای اقوم ایرانی و معادل صوری قصهها، ضرب المثلها، رقصهای ملی و محلی است، که بازمانده بسیاری از آیینها و حوادث از یاد رفتهاند.
به همین دلیل است که تداوم نقوش مختلف بر روی سفالینههای پیش از تاریخ را بر فرش ایرانی امروز هم میبینم، حتی این نقوش در نقشه و بافت فرش ماشینی در ایران هم ورود و نمود یافته است.
فرش ایرانی همانند سایر صنایع دستی ایران -که زیبایی و نشاط را به زندگی میآورند و به آن گرمی و اعتبار میبخشند- نشان از عشق عمیق ایرانیان به زیبایی و تزئین دارد و از شیوههای دلنشین و ظریف کوشش هنری در ایران است، که سینه به سینه نقل شده است. تداوم ویژگیهای هنری فرش ایرانی در فرشهای ماشینی امروز، تولید و عرضه تابلوفرشهای کوچک و بزرگ هم نشان از اهمیت این وجهه از فرش ایرانی در میان ایرانیان دارد.
فرش ایرانی نمودار ارزشهای مردمی است که به منابع و تواناییهای خود وابستهاند و پایبند شیوه خاصی در زندگی هستند. نقش و طرح بینظیر فرش ایرانی پیامآور میراث فرهنگی ایران به همه جهانیان است، که به رغم گسترش سریع نوسازی در کشور، هنوز اصالت خود را تا اندازه بسیاری نگاه داشته است و در صنعت فرش ماشینی در ایران هم متکثر شده است.